=> یــﮧ سریام هستـטּ

منتظرטּ ببینـטּ ما از کی خوشموטּ میاב

بعــב دقیقــטּ میرטּ با هموטּ لاس میزنــטּ ...

ما تو عالم خودموטּ بــﮧ اینا میگیم

{ لاشی }...


=> شاید بهم بگى مغرور یا بی احساس

ولى من عادت ندارم به چیزاى عمومى حس خاصى داشته باشم


=> اونیکه شما سنگشو به سینه میزنی ما سالهاست تو حموم به پاهامون میزنیم … آره ه ه ه …
گفتم که در جریان باشی !
 


=> اعتراف میکنم : من یه زمانی جزء اقلیت های هندی بودم…
آخه یه گاوی رو به عنوان عشق
می پرستیدم..